دو گروه در برابر نماز
همان طوری که برخورد ها نسبت به مسائل گوناگون یکسان نیست، نگاه و برخورد مردم و گروه ها نسبت به نماز نیز یکسان نیست.
اگر بخواهیم برخوردها و واکنش ها را نسبت به نماز در یک دسته بندی خلاصه کنیم، می توانیم به دو گروه تقسیم کنیم، گروهی که نه تنها اهل نماز هستند بلکه پاسدار و حافظ نماز نیز هستند.
در مقابل کسانی هستند که یا اصلاً اهل نماز نیستند یا اینکه اگر هم نماز بخوانند بصورتی نماز می خوانند که شایسته نماز نیست.
در اینجا ما از آیات قرآن بصورت فهرست وار این افراد و گروه ها را معرفی می کنیم و در کنار معرفی این گروه ها ویژگی آن ها را نیز بیان می کنیم، اما توضیح کامل هر گروه را در مقاله دیگر بررسی می کنیم.
قابل توجه اینکه معرفی این گروه ها و ویژگی آنها جایگاه خواننده را مشخص می نماید تا اگر جزو گروه دوم که ما آن ها را ضایع کننده نماز نامیده ایم است بتواند با شناخت ویژگی های منفی و دور شدن از آن ها خود را به گروه اول که پاسداران نماز هستند نزدیک کند.
اما این گروه ها:
گروه اول: پاسداران (حافظان)
کسانی که نه تنها اهل نماز هستند بلکه در راه اقامه نماز و پاسداری از نماز نیز اقدامات عملی را نیز انجام می دهند.
ویژگی این گروه عبارت است از:
1- مهمترین کارشان اقامه نماز است.
الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (حج : 41)
همان كسانى كه هر گاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مىدارند، و زكات مىدهند، و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند، و پايان همه كارها از آن خداست!
2- حفاظت از نماز
وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ (الأنعام : 92)
و اين كتابى است كه ما آن را نازل كرديم؛ كتابى است پربركت، كه آنچه را پيش از آن آمده، تصديق مىكند؛ (آن را فرستاديم تا مردم را به پاداشهاى الهى، بشارت دهى،) و تا (اهل) أمّ القرى [مكّه] و كسانى را كه گرد آن هستند، بترسانى! (يقين بدان) آنها كه به آخرت ايمان دارند، و به آن ايمان مىآورند؛ و بر نمازهاى خويش، مراقبت مى كنند!
وَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ (المؤمنون : 9)
و آنها كه بر نمازهايشان مواظبت مىنمايند؛
3- اهل خشوع در نمازند
الَّذينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ (مؤمنون : 2)
آنها كه در نمازشان خشوع دارند؛
4- همیشه و همه آن اهل اقامه نمازند
الَّذينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ (معارج : 23)
آنها كه نمازها را پيوسته بجا مىآورند.
5- هم اهل اقامه نمازند و هم کارهای دیگر
إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ (مائدة : 55)
سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آوردهاند؛ همانها كه نماز را برپا مىدارند، و در حال ركوع، زكات مىدهند.
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (توبة : 71)
مردان و زنان باايمان، ولىّ (و يار و ياور) يكديگرند؛ امر به معروف، و نهى از منكر مىكنند؛ نماز را برپا مىدارند؛ و زكات را مىپردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت مىكنند؛ بزودى خدا آنان را مورد رحمت خويش قرار مىدهد؛ خداوند توانا و حكيم است!
6- اهل توصیه به نمازند (هم من و هم همه)
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا (مريم : 55)
او همواره خانوادهاش را به نماز و زكات فرمان مىداد؛ و همواره مورد رضايت پروردگارش بود.
يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (لقمان : 17)
پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منكر كن، و در برابر مصايبى كه به تو مىرسد شكيبا باش كه اين از كارهاى مهمّ است!
7- نیروی روزانه از نماز
فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (جمعة : 10)
و هنگامى كه نماز پايان گرفت (شما آزاديد) در زمين پراكنده شويد و از فضل خدا بطلبيد، و خدا را بسيار ياد كنيد شايد رستگار شويد!
8- مهمترین دعا و آرزویشان اقامه نماز است
رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ (إبراهيم : 40)
پروردگارا: مرا برپا كننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نيز چنين فرما)، پروردگارا: دعاى مرا بپذير!
9- هجرت برای اقامه نماز
رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ (إبراهيم : 37)
پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بىآب و علفى، در كنار خانهاى كه حرم توست، ساكن ساختم تا نماز را برپا دارند؛ تو دلهاى گروهى از مردم را متوجّه آنها ساز؛ و از ثمرات به آنها روزى ده؛ شايد آنان شكر تو را بجاى آورند!
10- کار مانع اقامه نماز شان نمی شود
رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (نور : 37)
مردانى كه نه تجارت و نه معاملهاى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمىكند؛ آنها از روزى مىترسند كه در آن، دلها و چشمها زير و رو مىشود.
گروه دوم: ضایع کنندگان (اضاعوا)
کسانی که در عمل، رفتار و گفتار نماز را ضایع می کنند، ویژگی و عاقبت این گروه از این قرار است:
1- ضایع کردن نماز
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا (مريم : 59)
سپس در پى آنها جانشينانى آمدند كه نماز را ضايع كردند و از شهوتهاى (نفس) پيروى كردند، پس به زودى (سزا و كيفر) گمراهى خود را خواهند ديد.
2- سهل انگاری در اقامه نماز
الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ (ماعون : 5)
آنان كه از نمازشان غافل و به آن بىاعتنايند.
3- اگر هم بخوانند با کسالت می خوانند
إِنَّ الْمُنافِقينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَليلاً (نساء : 142)
مسلّما منافقان با خدا فريبكارى مىكنند حال آنكه خدا فريبدهنده آنهاست (كيفر فريبشان را به خودشان بازمىگرداند)، و چون به نماز برخيزند با كسالت برمىخيزند؛ با مردم رياكارى مىكنند و خدا را جز اندكى به ياد نمىآورند.
وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا يَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلاَّ وَ هُمْ كُسالى وَ لا يُنْفِقُونَ إِلاَّ وَ هُمْ كارِهُونَ (توبة : 54)
و چيزى آنها را از پذيرفته شدن نفقاتشان بازنداشت جز آنكه آنها به خدا و فرستاده او كفر ورزيدند، و آنها نماز را به جا نمىآورند مگر در حالى كه كسلاند و انفاق نمىكنند مگر آنكه ناراضىاند.
4- نماز را مسخره می کنند
وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ (مائدة : 58)
و چون (با نداى اذان مردم را) به سوى نماز بخوانيد آن را به مسخره و بازى مىگيرند.
قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ في أَمْوالِنا ما نَشؤُا إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَليمُ الرَّشيدُ هود : 87
گفتند: اى شعيب، آيا نمازت تو را دستور مىدهد كه ما آنچه را پدرانمان مىپرستيدند رها كنيم يا آنچه را كه مىخواهيم در اموالمان انجام دهيم ترك نماييم؟ (نمازت از ما سلب آزادى در اعتقاد و عمل مىكند؟) تو كه به راستى بردبار و رهيافتهاى (پس چگونه حرّيت ما را محدود مىكنى)!
5- نه من و نه دیگری
أَ رَءَيْتَ الَّذِى يَنهَْى * عَبْدًا إِذَا صَلىَّ (علق/9و10)
به من خبر ده، آيا آن كسى كه بازمىدارد، * بندهاى را وقتى كه نماز مىخواند (آيا مستحق عذاب نيست)؟!
6- مانع از اقامه نمازند
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ وَ سَعى في خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ (بقرة : 114)
و چه كسانى ستمكارتر از كسانى مىباشند كه از بردن نام خدا در مساجد خدا جلوگيرى كردند، و در خرابى آنها كوشيدند؟ آنان را شايسته نيست كه در آن [مراكز عبادت] درآيند، جز در حال ترس [از عدالت و انتقام خدا]. براى آنان در دنيا خوارى و زبونى است و در آخرت عذابى بزرگ است.
7- به کار گیری اسباب گوناگون بخاطر اقامه نشدن نماز
إِنَّما يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ (مائدة : 91)
جز اين نيست كه شيطان مىخواهد ميان شما در (ارتكاب و اعتياد به) شراب و قمار، دشمنى و كينه بيفكند و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد، پس آيا دستبردار هستيد؟
8- نه نماز و نه کارهای دیگر
فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى (قيامة : 31)
(در آن حال گفته مىشود) او نه تصديق (دعوت خدا) نمود و نه خضوع و نماز كرد.
9- اعتراف علنی
قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (مدثر/43)
وقتی بهشتیان از جهنمیان می پرسند که چرا جهنمی شدید؟!
می گویند چون ما از نمازگزاران نبودیم.