ریشه خرافات
زمانی که ایمان کم شود جهل و خرافات زیاد می شود
به عنوان مثال:
دسته اى از غربزدگان به قدرى موهوم پرستند که از خانه اى که شماره پلاک آن ۱۳ است مىترسند پلاک آن را ۱+ ۱۲ مىگذارند در سازمان ملل متحد آسانسور از طبقه ۱۲ به طبقه ۱۴ منتقل مىشود و طبقه ۱۳ ندارد. نکته ی عجیب این است که هتلهاى بزرگ نیویورک طبقه سیزده ندارند آنان از طبقه سیزده وحشت دارند.
هنگامى که ملکه انگلیس از آلمان غربى بازدید کرد رئیس ایستگاه راه آهن دویسبورگ شماره سکویى را که قطار ملکه از آن حرکت مىکرد ۱۳ بوده به ۱۲ تغییر مىدهد تا گزندى به جان او و همراهانش نرسد (جهت اطلاع از دیگر خرافات غرب ؛ اینجا را کلیک نمایید)
اما در مقابل دین مبین اسلام به شدت در مقابل خرافات می ایستد
داستانک:
ابراهیم فرزند رسول خدا در ۱۸ رجب سال دهم قمری از دنیا رفت. او که ثمره ازدواج پیامبر(ص) با ماریه قبطیه بود، کمتر از دوسال در دنیا زندگی کرد.
در تواریخ آمده است: در آن روز که ابراهیم از دنیا رفت خورشید گرفت و مردم مدینه گفتند: خورشید به خاطر مرگ ابراهیم گرفته است!
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) براى رفع این اشتباه و مبارزه با این موهومات و خرافات به منبر رفت و مردم را مخاطب ساخته فرمود:
اى مردم همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانههاى قدرت حق تعالى هستند که تحت اراده و فرمان او هستند و براى مرگ و حیات کسى نمىگیرند و هر زمان دیدید آن دو یا یکى از آنها گرفت نماز بگزارید. [بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۸۸، ص: ۱۵۵]