#داستان
#فضای مجازی
داستان من وفضای مجازی ام…..
چرا نباشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همنیجوری داشتم تو اینستاگرام چرخ میزدم عکس ها رو پشت سر هم به قول ابجی مشتی ها لایک میکردم. دهه اول محرم شکر خدا عکس ها بدی دیده نمیشد. و همه تصاویر پست گذاشته شده مذهبی بودن و من همه رو لایک میکردم و خدا رو شکر میگفتم که لااقل اینجا سالم مونده و….. اما چند وقت پیش تصاویری به چشمم خورد که فشار چشمم افتاد…. فوری log out برنامه رو زدم و خارج شدم خیلی ناراحت شدم و مدام میگفتم چرا من اونجا باشم تا این چیزا رو ببینم اخه چرا باشم؟؟؟؟؟؟؟؟ یک روز نرفتم اما فکرم خیلی مشغول بود که چرا بعضیا دارن این چیزا رو پخش میکنن و متاسفانه بیشتر از هزاران نفر لایک میکنن. اون روز تا عصر کلی فکر کردم که من طلبه باید چیکار کنم ؟؟؟ برم اعتراض کنم؟؟؟؟؟؟ اصلا دوباره وارد برنامه بشم یا نه؟؟؟ تو کوچه پس کوچه ذهنم درگیر بودم باید باشم یا نباشم؟؟؟؟؟؟؟ تا این که این جمله اقا رو دیدم: «فضای مجازی دارای منافع ومضرات بی شماری است که باید با استفاده از فرصت های آن مفاهیم اسلامی را در سطح گسترده ترویج کرد.» خودم رو مخاطب خاص این کلام قرار دادم و گفتم: رهبرم اطاعت امر, من به عنوان یک سرباز باید از فرصت های این فضازی مجازی بهترین استفاده رو بکنم و دین عزیزم را تبلیغ کنم. پس باید باشم …….. والسلام