05 تیر 1394
حکایتی شیرین پیرامون مزه شوهر......
حکایتی شیرین پیرامون مزه شوهر
ازحاج آقافرحزاد
نقل است که دختری به مادرش گفت: شوهر چه مزه ای دارد؟ مادرش که زن فهمیده و عاقلی بود در دلش گفت باید جوابی بدهم که هم زیبا و زیبنده و هم جامع و کامل باشد اگر بگویم شوهر یک چیز شیرین و خوشمزه ای است می گوید من شوهر می خواهم. اگر هم بگویم شوهر چیز ترش و تلخ و بی مزه ای است می گوید اصلاً من شوهر نمی خواهم. بالاخره در جواب دخترش گفت: شوهر مثل ترشی است. ترشی هم به مزاج انسان می نشیند و انسان دلش می خواهد و در عین حال هم وقتی آدم می خورد صورتش درهم می شود و مثل شیرینی نشاط آور نیست. طوری است که هم دل آدم می خواهد و در عین حال زحمت دارد و آدم چهره اش درهم می شود. دختر گفت مادر واقعاً حرفت درست است. مادر گفت : چطور؟ دختر گفت: به این خاطر است که هر وقت اسم شوهر را می شنوم دهانم آب می افتد.